اگر اهل کبابپزی و استفاده از اجاق باربیکیو باشید، شاید به ذهنتان این سوال خطور کرده باشد که تاریخچه باربیکیو از کجا آغاز شد و ابتدا چه کسانی به این سبک پختن غذا علاقهمند شدند. شاید تعجب کنید که «باربیکیو» هم برای خود، یک دیرینهی تاریخی پرسروصدا داشته باشد. اما واقعا دارد و ما در این مقاله قرار است راجع به همین موضوع با شما صحبت کنیم.
شاید در نگاه اول، تصور کنید که باربیکیو، غذاهای کبابی و اجاقهای آن از آمریکای شمالی برگرفته شده و توسط یکی از نخبههای سیاستمدار، طراحی و وارد بازار شده است. وگرنه دلیل دیگری ندارد که اجاقهای گران قیمت و باکیفیت باربیکیو، بیشتر هواداران ثروتمند و مرفه داشته باشد.
این درست است که باربیکیو از دوران بومیان آمریکایی میآید، اما منظورمان سفیدپوستهایی نیست که از انگلستان به آمریکا مهاجرت کردند. منظورمان، سرخپوستان آمریکایی است. اما این سبک پخت غذا، با رسیدن راهآهن به شهرکها، و همزمان با افزایش سرعت مهاجرت، تکامل یافت. در واقع، تعداد زیادی از مردم از شرق و مرکز اروپا وارد آمریکا شدند و این نه تنها سبک زندگی مرزی را تغییر داد، بلکه در باربیکیو نیز انقلابی ایجاد کرد. آلمانیها، روسها، لهستانیها و چکها که در سراسر تگزاس و غرب مستقر شدند، هر کدام سنتهای مخصوص به خود را در مورد کبابی و دودی کردن گوشت با خود آوردند. در آغاز قرن بیستم، انواع مختلفی از باربیکیو کردن غذاها به ثبت رسید که برخی از آنها تا به امروز باقی ماندهاند. به عنوان مثال، در لاکهارت، عاشقان باربیکیو به این واقعیت افتخار میکنند که روش متمایز آنها برای تهیهی سوسیس و دنده کبابی، مدیون میراث لهستانی این شهر است.
پس با وجود اینکه سبکهای مختلف باربیکیو کردن غذاها از کشورهای مختلف برگرفته شده بود، اما به طور رسمی، باربیکیو یک سبک پخت غذای «آمریکایی» اعلام شد. به گفتهی مورخان و جامعهشناسان، روابط ناآرام ایالات متحده با اتحاد جماهیر شوروی، همراه با ترس از نفوذ کمونیستها در داخل این سؤال را مطرح کرد که چگونه میتوانستند «آمریکا» را از «آنها» متمایز کنند. تعجب میکنید اگر بگوییم، باربیکیو یک راه حل خوشمزه ارائه کرد. پس علیرغم منشا بومی و ارتباطات اروپای شرقی، باربیکیو به عنوان نمادی از استثناگرایی ایالات متحده و در نتیجه، به عنوان نشانهای از هویت آمریکایی ادعا شد.
تمام این کارها برای این بود که بگویند، هر کسی که از گوشت کباب لذت میبرد، باید «یکی از آمریکاییها» باشد. این منطق، توسط طبقات متوسط شهری با اشتیاق زیادی پذیرفته شد. سپس به تدریج ارتباطی با مالکیت خانه و مصرف گرایی به دست آورد و کم کم، «کبابخوری» و «باربیکیو» یک عمل تماما آمریکایی محسوب شد.
بعد از اینکه باربیکیو در دهه 1950 رونق گرفت، به بسیاری از کشورهای دیگر نیز گسترش یافت. پس در بریتانیا شکوفا شد، در آلمان محبوب شد و در استرالیا آنقدر محبوب شد که یک نوع «دین محلی» محسوب میشود و شایان پرستش است! اما همچنان، «آمریکایی» است. البته، این اصرار آمریکاییها است. اگرچه طبیعی است که شهری مانند لاکهارت به کبابهای خود افتخار کند، اما زمان آن فرا رسیده است که بپذیریم این سبک خاص غذا پختن، از مردم بومی گرفته شده است.
شاید این تیتر ترسناک باشد، ولی به هر حال، تاریخ چیزهای ترسناک زیادی در دل خود دارد. و باربیکیو، از همان ابتدا یک اجاق گازی لعابی نبوده که گوشهی باغ یا تراس خانهی ثروتمندان قرار بگیرد.
همانطور که گفتیم، اگرچه باربیکیو ممکن است برای روح آمریکایی عزیز باشد، اما بومی ایالات متحده نیست. پس ریشههای خود را به مردم بومی آمریکای شمالی و جنوبی میرساند - و تاریخ آشفتهی این مردم، بیشتر از اینکه درباره آزادی حرفی برای گفتن داشته باشد، دربارهی استعمار، جنگ و مهاجرت میگوید. پس میتوان انتظار داشت که سرخپوستان و مردم آمریکای جنوبی، عاشق خوشگذرانی با غذاهای کبابی نبودند و باربیکیو برای آنها، معانی دیگری داشته است.
واژه اسپانیایی بارباکوآ برای اولین بار توسط کاشف و مورخ گونزالو فرناندز د اویدو و والدس (1478-1557) استفاده شد. او در بازگشت به اروپا مجموعهای از کتابها را منتشر کرد که سیر سفرهای خود و آداب و رسوم مردمانی را که با آنها روبرو شده بود شرح میداد. او در کتابش خوانندگان خود را نه تنها با تنباکو و آناناس، بلکه با بارباکوآ یا همان باربیکیو نیز آشنا کرد، کلمهای که ادعا میکرد از تاینوسها، مردمی آراواک زبان، یاد گرفته است. این مردم، ساکنان اصلی هیسپانیولا، جامائیکا و کوبا بودند. به گفتهی اویدو، بارباکوآ نوعی صفحهی مشبک مانند بود که از انواع مواد طبیعی ساخته و برای اهداف مختلف استفاده میشد. برای مثال، به عنوان دیوارههای پناهگاه، تخت خواب مخصوص تابستان و حتی قایق! اما انگار اوویدو متوجه کاربرد بارباکوها در آشپزی نشده بود. او فقط در یک مورد به استفاده از بارباکو برای پخت و پز اشاره کرد که حتی در آن زمان هم این یک امر نسبتاً وحشتناک بود. او گفته بود که یک روز، فرماندار کوزکو، هرناندو دو سوتو و منشی او به معبد اینکاها وارد شدند، جایی که تعدادی قبر حاوی «جسد مردان برشته شده روی بارباکو» یافتند. پس آن صفحهی گریل که امروزه برای کباب کردن گوشت گاو استفاده میکنیم، زمانی در ابعاد بزرگتر، برای کباب کردن گوشت انسانها بود.
تا اواسط قرن هفدهم کلمهی «باربیکیو» به وضوح با روش پخت غذا در متون اروپایی مرتبط شد. با این حال همچنان اطلاعات موجود کامل و واضح نیستند. برخی نویسندگان خاطرنشان کردهاند که سرخپوستها، ماهیها را دودی میکردند. همچنین ادموند هیکرینگیل (1631-1708)، جزوه نویس عجیب و غریب انگلیسی متوجه شد که در میان بومیان تاینوس، روش متفاوتی برای پختن گوشت پدید آمده است. آنها هرگاه که یکی از گرازهای وحشی ساکن جزیره را میکشتند، آن را قاچ میکردند و گوشتش را کباب میکردند و میخوردند.
توصیف هیکرینگیل به قدری مختصر است که تعیین اینکه دقیقاً شامل چه چیزی میشود هم دشوار است. اما گزارشهای بعدی نشان میدهد که در اواخر قرن هجدهم، «باربیکیو» به فرآیندی گفته میشود که گوشت را روی یک صفحهی مشبک، بالای کورهی آتش قرار میدهند و آن را به آرامی در دود میپزند. حتی یکی دیگر از گردشگران طی یکی از سفرهای خود شاهد بود که برخی از مردم میسکیتو یک تمساح را کشتند و گوشت آن را روی سوراخی در زمین پختند. سوراخی که درون آن، پر از زغال بوده است.
این روش مزایای مختلفی داشت، به ویژه برای کسانی مانند تاینوسها و میسکیتوها که با شکار یا کشاورزی امرار معاش میکردند. اول از همه به این معنی بود که هیچ چیز در غذا هدر نمیرفت. از آنجایی که این روش حتی سختترین گوشتها را هم لطیف میکرد، پس تقریبا همهی قسمتهای یک حیوان را میتوانستند بخورند. همچنین باربیکیو کردن غذاها، به سوخت کمی نیاز داشت. و از همه مهمتر، یک غذای خوشمزه درست میشد.
شواهدی وجود دارد که اروپاییها در این دوره گوشت کبابی میخوردند و شکی نیست که از آن لذت بردهاند. در واقع، آنقدر از باربیکیو خوششان آمده بود که در اواخر قرن هفدهم، این کلمه به یک واژهی رایج در ادبیات انگلیسی تبدیل شده بود. به عنوان مثال، در نمایشنامه افرا بهن «بیوه رانتر» (1690)، مردم علیه کاپیتان دالمن می چرخند و فریاد میزنند «بیا این سرکش چاق را باربیکو کنیم». همچنین در یکی از آثار الکساندر پوپ، اولدفیلد، فریاد میزند: «خدایا برایم یک گراز باربیکیو شده و کبابی بفرست.»
با این وجود، سنت غذاپزی به سبک باربیکیو به بومیان و گاهی اوقات بردگان تعلق داشت. شواهد خیلی کمی وجود دارد که ثابت کند کشورهای اروپایی و مستعمرهنشینها، اهل کباب خوردن و باربیکیو بودند. چون اصلا نیازی به این کار نبود. کافی بود که سوخت کافی داشته باشند و گوشت مورد نظرشان را بپزند یا سرخ کنند. اما مهمتر از آن این واقعیت هم بود که تعصبات استعماری همچنان قوی بودند. حتی تا اواسط قرن هجدهم، معمول بود که مردمان بومی کارائیب و آمریکای مرکزی را غیرمتمدن بشناسند و آنها را با تحقیر نگاه کنند. اما استعمارگران و مهاجران، به هر حال مایل به خوردن گوشت کبابی و باربیکیو بودند، راه دیگری هم وجود نداشت که از آن استفاده کنند. حتی معتقد بودند که استفاده از باربیکیو، باعث خام ماندن گوشت میشود و آن را به نوعی با اعمال وحشیانه و شکمخواری مرتبط میدانستند. اما کم کم، تصمیم گرفتند همه چیز را به نام خودشان بزنند تا دیگر مشکلشان حل شود و با خیال راحت، به استفاده از باربیکیو برای کباب کردن غذاهایشان بپردازند.
همانطور که گفتیم، طی گذر سالها، این طرز فکر تغییر کرد. با افزایش رفاه و اعتماد به نفس مستعمرات آمریکای شمالی در نیمهی دوم قرن هجدهم، کبابپزی و باربیکیو رایجتر شد، آن هم نه فقط در میان بردههایی که از دریای کارائیب آورده شده بودند، بلکه در میان استعمار کنندگان و اصیلزادههای ثروتمند. حتی در ماساچوست و ویرجینیا، گزارشهایی از استفاده از باربیکیو توسط مالکان ثروتمند وجود داشت. برای مثال، در سال 1769، جورج واشنگتن در دفتر خاطرات خود نوشت که «برای باربیکیو، به اسکندریه رفته و تمام شب را در آنجا مانده است».
با توجه به اینکه اکثر مستعمره نشینان آمریکایی تعصبات همتایان انگلیسی خود را داشتند، بعید است که این تغییر ناگهانی نتیجه نگرش مثبتتر آنها نسبت به فرهنگ بومی باشد. به احتمال زیاد، این یک سوء تفاهم بوده است. آنها حتی این را تشخیص ندادند که «باربیکیو» یک سبک بومی برای کبابی کردن غذاهاست، در عوض آن را چیزی شبیه پیک نیک میدیدند. انگار باربیکیو یعنی یک گردهمایی اجتماعی که معمولاً در فضای باز برگزار میشود و در آن حیوانات به طور کامل بریان میشوند.
بالاتر، حین توضیح راجع به تاریخچه باربیکیو به این نکته اشاره کردیم که از کشورهای مختلف و توسط بومیان مختلفی میآید و به روشهای مختلفی نیز از این سبک استفاده میشود تا غذاها کبابی شود. در واقع، اصل، کبابی کردن و دودی کردن غذای مورد نظر است. پس تنوع زیادی برای آن وجود داشت، برخی غذا را در دل زمین و برخی آن را روی صفحههای مشبک میگذاشتند تا توسط دود و حرارت، کبابی و بریان شود.
این روزها، با توجه به سبکهای مختلفی که در گذشته استفاده میشد، انواع مختلفی از باربیکیو روانهی بازار شده است. اجاقهایی که سیستمهای مختلف و متفاوتی برای کبابی کردن غذاها دارند و برای شما، یک غذای سالم و با کمترین سوخت لازم را حاضر میکنند.
با توجه به اینکه در بازار، انواع مختلفی از باربیکیوها وجود دارد، بهتر است که راجع به برندها، اطلاعات کاملی داشته باشید. چون به هر حال، شما قرار است یک غذای کبابی سالم و با بهترین کیفیت و بهترین پخت را نوش جان کنید و خیالتان از اجاق باربیکیو راحت باشد و مطمئن باشید که برای منزل شما، دود بیش از حد، دردسر و مشکلات دیگری ایجاد نمیکند.
ما در این زمینه به شما، برند گازاکس را معرفی میکنیم. باربیکیوهای شرکت گازاکس، با طراحی حرفهای و متدهای خارجی، در انواع مختلفی وارد بازار شده است و از آنجا که تمام واسطهها برای تولید آن حذف شده، قیمتی استثنائی دارد. محصولات گازاکس، به لطف طراحان و ایدهپردازان نخبهای که روی آن کار میکنند، و همچنین، به لطف تجهیزات پیشرفتهای که به برای تولید به کار میگیرد، برندی است که با برندهای خارجی رقابت میکند و مطمئنا، نظر شما طرفداران غذاهای کبابی را به خود جذب میکند.
تمامی حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به سایت گازاکس می باشد.